سلام عزیز

یا صاحب الزمان الغوص و الأمان

سلام عزیز

یا صاحب الزمان الغوص و الأمان

اشعار روضه

 ظلم اشرار کجا فاطمه ی زار کجا

 

ضرب مسمار کجا مخزن اسرار کجا

ادامه مطلب ...

هولوکاست مسلمانان در آفریقا!+تصاویر

گروهک مسیحی تروریستی "آنتی بالاکا" تا کنون صدها مسلمان را در آفریقای مرکزی کشته و هزاران نفر را آواره کرده‌اند؛ آنها همچنین خانه‌ها و مساجد مسلمانان را ویران و اموال آنها را غارت می‌کنند.
هولوکاست مسلمانان در آفریقا!+تصاویر
به گزارش افکارنیوز، مسلمانان آفریقای مرکزی طی هفته‌های اخیر توسط مسیحیان افراطی به قتل می‌رسند.

کشتار جمعی مسلمانان توسط گروهک مسیحی تروریستی "آنتی بالاکا" صورت می‌گیرد؛ اما به ادعای مسلمانان، نیروهای فرانسوی که به اصطلاح برای برقراری صلح وارد این کشور شده‌اند، دست گروه‌های افراطی را در کشتار مسلمانان باز گذاشته‌اند.
  
گزارشهای میدانی حاکی از آن است که در بانگی هر روز اجسادی از سطح خیابان‌ها جمع آوری می‌شود. این افراد اغلب مسلمان هستند.

"پیر بوکرت" عضو دیده‌بان حقوق بشر احتمال داد چند هفته دیگر، هیچ شهروند مسلمانی در بانگی و در شرق آفریقای مرکزی نباشد. تا کنون صدها مسلمان کشته و هزاران نفر دیگر آواره شده‌اند. بسیاری از مسلمانان به مسجد بزرگ یانگی پناه آورده‌اند؛ اما بیشتر مساجد بانگی هم توسط شبه نظامیان مسیحی تخریب و اموال مسلمانان غارت شده است.



 

 


این در حالیست که کشورهای اسلامی و عربی هیچ اقدامی جهت پایان قتل عام مسلمانان در این کشور و پیش از آن در بوسنی و میانمار انجام نداده‌اند.

بی توجهی سران کشورهای اسلامی موجب شده است تا گروه‌های افراطی بودائی و مسیحی با خیال راحت مسلمانان را کشته، اجسادشان را تکه تکه کرده و بسوزانند.

http://www.afkarnews.ir

معنای لغوی و اصطلاحی دعا چیست؟


بسم الله الرحمن الرحیم

 


 

«دعا» چنانکه بعضی از محققین فرموده‏اند: بر حسب لغت به معنی «ندا» است و بر حسب عرف و اصطلاح، توجه به سوی خدا و طلب رحمت از او به طور فقر و مسکنت و خضوع است؛ و بر سپاس و ستایش و تسبیح و تنزیه باری تعالی نیز اطلاق می‏شود، زیرا سپاس و ستایش نیز نوعی درخواست و مسئلت عطا و موهبت است

حقیقت دعا که همان توجه ناقص به کامل مطلق برای رفع نقص و احتیاج خود است، امری فطری و جبلی است که لازمه آن یأس از غیرحق و قطع طمع از مردم و انقطاع از غیرالله می‌باشد.

کلمه دعا و مشتقاتش که حدوداً بیش از 200 بار در آیات قرآن کریم بکار رفته است.3 از ریشه «دَعَوَ» و به معنی خواندن و حاجت خواستن و استمداد است و گاهی مطلق خواندن از آن منظور است.

دعا در لغت به معنی صدا زدن و به یاری طلبیدن و در اصطلاح اهل شرع، گفت‌وگو کردن با حق تعالی، به نحو طلب حاجت و درخواست حل مشکلات از درگاه او و یا به نحو مناجات و یاد صفات جلال و جمال ذات اقدس اوست.

((علامه طباطبایى)) مى فرماید: ((دعا و دعوت عبارت است از اینکه دعا کننده نظر مدعو را به سوى خود متوجه کند و پـس از جلب توجه، فایده و نعمتى را از وى درخواست نماید.

اقبال لاهورى مى نویسد: ((نیایش خواه به شکل فردى و خواه به صورت اجتماعى، تجلى اشتیاق درونى انسان براى دریافت جوابى در سکوت است))2. 2ـ تفکرات اسلامى، 108

تعریفات دیگر:

دعا مطالبه آن چیزهایى است که انسان به لیاقت و کار و اندیشه باید به دست آورد.

ـ دعا منبع و کانون عظیم تغذیه روح انسانى است؛ همان گونه که جسم مرکز تغذیه نیازهاى مادى بشر مى باشد.

ـ دعا احیاى خواسته ه، آرمان ها و ایدهآل هاى راستین انسان است.

ـ بالاخره حقیقت دعا عشق به خالق زیبایى ه، عظمت ه، جهش به سوى کمال مطلق و علم مطلق و پرواز بسوى بى نهایت و معبود لایتناهى است.

دکتر ((کارل)) :دعا و نیایش عبارت است از تضرع و ناله و طلب یارى و استعانت و گاهى یک حالت کشف و شهود روشن و آرامش درونى و مستمر دورتر از اقلیم همه محسوسات. http://www.bonyadedoa.com

انواع دعا:

((دعاى تکوینى)) یعنى همه موجودات به زبان طبیعت و هستى خویش ـ که جز فقر ذاتى چیزى نیست ـ از خداى هستى بخش یارى مى جویند; هر موجودى به میزان استعداد و ظرفیت فیض, از خدا طلب مى کند که آیه ((یسئله من فى السموات والارض کل یوم هو فى شاءن))20. ((دعاى تشریعى (اختیارى))), این دعا مخصوص موجودات مختار و با اراده است که طبق درجه معرفت, از قدرت مافوق مطالباتى دارند. حسین شمس             http://shams47.blogfa.com

«دعا» در لغت به معناى خواندن چیزى است به سوى خود با آواز و یا سخن. ابن فارس در تبیین معناى ریشه این واژه مى‏گوید:

هو أن تمیلَ الشیءَ إلیک بصوتٍ وکلامٍ یکون منک؛(۱)

د. ع. و. به معناى متمایل کردن چیزى به سمت خود با صدا و گفته‏ات است.

بر پایه این سخن، اصل در «دعا» خواندن با صوت و لفظ است لیکن کثرت استعمال این واژه در دعوت با نوشته، اشاره و امثال آن، مفهوم این واژه را اعم از خواندن با صوت و لفظ گردانیده است. بنابراین کلمه «دعا» اعم از «ندا» است زیرا «ندا» اختصاص به باب الفاظ و اصوات دارد ولى «دعا» مى‏تواند با لفظ باشد و مى‏تواند با اشاره و امثال آن، افزون بر این «ندا» در معناى حقیقى‏اش حتما باید با صداى بلند باشد ولى «دعا» مقید به صداى بلند نیست.(۲)

بنابراین «دعا» و «دعوت» به معناى توجه دادن مَدعُوّ به سوى داعى براى جلب منفعت یا دفع ضرر است، از این رو درخواست از مَدعُوّ در واقع هدف دعا است نه خود آن.(۳)

 دعا در قرآن و حدیث

 کلمه «دعا» در قرآن و احادیث اسلامى با عنایت به مفهوم لغوى آن در معانى مختلفى استعمال شده است.

به طور کلى این واژه‏گاه در مورد خداوند متعال به کار مى‏رود و گاه در مورد انسان. دعاى خداوند متعال دو گونه است:

 الف ـ دعاى تکوینى

دعاى تکوینى خداوند متعال به معناى ایجاد چیزى است براى هدفى خاص، گویا آن چه ایجاد مى‏شود به آن چه خداوند مى‏خواهد دعوت مى‏گردد.

مانند این سخن خداوند متعال:

 یَوْمَ یَدْعُوکُمْ فَتَسْتَجِیبُونَ بِحَمْدِهِ؛(۴)

روزى که شما را فرا مى‏خواند و شما با حمد او، اجابت مى‏کنید.

 بدین معنا که خداوند در قیامت انسان‏ها را به زندگى اخروى تکوینا دعوت مى‏کند و آنان با زنده شدن پس از مرگ دعوت او را اجابت مى‏نمایند.

 ب ـ دعاى تشریعى

دعاى تشریعى، عبارت است از مکلف کردن مردم به انجام آن چه خداوند واجب کرده و ترک آن چه تحریم نموده است، در حقیقت تکلیف، فرا خواندن مکلف به انجام اوامر و ترک نواهى الهى است، مانند این سخن خداوند عزّوجلّ:

 أَفِى اللَّهِ شَکٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَ الاْءَرْضِ یَدْعُوکُمْ لِیَغْفِرَ لَکُم مِّن ذُنُوبِکُمْ وَیُؤَخِّرَکُمْ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى؛(۵)

مگر درباره خدا ـ پدیدآورنده آسمان‏ها و زمین ـ تردیدى هست؟ او شما را دعوت مى‏کند تا پاره‏اى از گناهانتان را بر شما ببخشاید و تا زمان معینى شما را مهلت دهد».

 به سخن دیگر، دین پیام تکامل انسان است که خداوند متعال انسان را بدان دعوت مى‏کند تا از طریق پیاده کردن آن در زندگى به فلسفه آفرینش خود دست یابد.

 مفهوم دعا در مورد انسان

 این بود معناى «دعا» در مورد خداوند متعال، اما در مورد انسان کلمه «دعا» حقیقتا و مجازا کاربردهاى مختلفى در قرآن و حدیث دارد (۶)، آن چه در این جا تبیین آن مهم و لازم است، تبیین مفهوم حقیقى دعاى انسان در برابر آفریدگار، و جمع‏بندى اجمالى آیات و احادیثى است که درباره آن وارد شده است:

 الف ـ حقیقتِ دعا

با تأمل در کاربرد کلمه «دعا» در قرآن و حدیث معلوم مى‏گردد که دعاى انسان در برابر خداوند متعال، در حقیقت به معناىِ خود را بنده و نیازمند مطلق به خدا دیدن و با پرستش او درصدد جلب عنایت و رحمت او برآمدن است و از این رو امام صادق علیه‏السلام در تبیین جنود عقل و جهل مى‏فرماید:

 وَالدُّعاءُ وضِدُّهُ الاِستِنکافُ؛(۷)

دعا، و ضد آن خوددارى است.

پاورقی

۱.       معجم مقاییس اللغة: ج ۲ ص ۲۷۹.

۲.       ندا: کشیدن صدا و بالا بردن آن است. نادى، شبیه دعا است، اما دعا گاهى با علامتى غیر از صدا و کلام است و با اشاره‏اى است که خبر مى‏دهد: بیا. اما ندا، فقط با صدا صورت مى‏گیرد.

۳.       ر.ک: المیزان فی تفسیر القرآن: ج ۲ ص ۳۱.

۴.       اسراء: ۵۲.

۵.       ابراهیم: ۱۰.

۶.       ر. ک: نضرة النّعیم: ج ۵ ص ۱۹۰۴.

۷.       الکافی: ج ۱ ص ۲۳ ح ۱۴، علل الشرایع: ص ۱۱۵ ح ۱۰، الخصال: ص ۵۹۱ ح ۱۳، المحاسن: ج ۱ ص ۱۹۷ ح ۲۲ کلّها عن سماعة بن مهران، بحار الأنوار: ج ۱ ص ۱۱۱ ح ۷.

منبع: کتاب «نهج الدعاء ج۱»،

مولف: محمد محمدی ری شهری،همکار: رسول افقی، احسان سرخه­ای،،مترجم: حمیدرضا شیخی،، تحقیق: مرکز تحقیقات دارالحدیث،معارف حدیث>زلال معرفت>خالق و مخلوق>ذکر و دعا>دعا و نیایشhttp://www.hadith.net

کلمه دعا یا پرارتانا ( در سانسکریت ) prathana  از دو واژه ی "پرا" (pra) و " آرتا"      (artha)آمده است؛ به معنای شفاعت خواستن . به عبارتِ دیگر، درخواستی عاجزانه از خداوند خواستن.

دعا شامل احترام- عشق-  شفاعت و ایمان است. یک شاگرد ، از طریق دعا ، درماندگی خود را نشان می دهد و خود را به خداوند واگذار می کند.واگذار کردن به خدا به این معنی است که ما قبول می کنیم که خدا به ما کمک می کند تا خواسته ی ما برآورده گردد. برای تمامی راه های سَرسِپُردِگی،  دعا کردن، ابزار مهمی از تمرین معنوی است. http://www.spiritualresearchfoundation.org

(( درخواست شخص پست و پایین ، با خضوع و فروتنى ، چیزى را از شخص بلند مرتبه ، دعا مى باشد. ))

دعا در لغت
 لغت نامه دهخدا دعا را به معنی حاجت خواستن، استغاثه به خدا، استدعای برکت، تضرع و ... و دعا کردن را درخواست کردن از درگاه خدا، از خدا چیزی طلب کردن، چیزی اعم از بد و نیک برای کسی از خدا خواستن معنی می­کند.[1]
دعا در اصطلاح                              
   دعا در اصطلاح عبارت است از خداخوانی و استغاثه و زاری و درخواست چیزی برای خود یا دیگری از پیشگاه الهی . به عبارت دیگر دعا حاجت خواستن از بارى تعالى است با تضرع و اخلاص و البته گاهی نیز غرض از دعا مدح و ثنا می­باشد [1] - دهخدا علی اکبر؛ لغت نامه دهخدا، «دعا»، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ 1351، ج 21 ، ص23. http://ammare-ali.mihanblog.com

کتاب «نیایش از دیدگاه عقل و نقل» نوشته آیت‌الله حسن ممدوحی کرمانشاهی از سوی موسسه بوستان کتاب:

. تعریف به مفهوم
«
ابن فارس» در ذیل کلمه دعا می‌گوید: «دعا آن است که کسی را با صدا و کلام خود، متوجه خود کنی».
و ابن‌منظور می‌نویسد: «دعا الرجل ناداه؛ دعا کردن شخص، خواندن اوست». «راغب» نیز آورده است: «الدعاء کالنداء الا ان النداء قد یقال بیا او ایا؛ دعا همان نداست، با این تفاوت که در ندا از حروف ندا «یا» و «ایا» استفاده می‌شود.

2.
تعریف ماهوی
اگر مطلق طلب را «جنس» فرض کنیم و ویژگی‌های گوناگونی همانند دعای تکوینی، دعای زبانی، دعای قلبی، دعای مخلوق، دعای خالق، دعای مردم در حق یک دیگر و ... را «فصل» قرار دهیم، می‌توانیم مطلق طلب را همراه با یکی از ویژگی‌های ذکر شده، نوعی از دعا قرار دهیم.
3.
تعریف به خواص ماهوی
از شایع‌ترین تعریف‌ها در فنون علمی، بیان خواص ماهوی است، زیرا پی بردن به واقعیت و ماهیت اشیا به اتفاق همه دانشمندان محال است و همگی بر این باورند که علم به حقایق هستی، نسبی است و آنچه از علم نصیب بشر شده، فقط گوشه‌ای از اسرار را روشن ساخته و بسیاری از آن هم‌چنان در سراپرده ابهام باقی مانده است.
معرفی دعا به آثار آن نیز شواهد بسیار دارد؛ چنان که در روایات آمده است: «دعا سلاح مومن، عماد دین و نور آسمان و زمین است؛ دعا تغییردهنده سرنوشت است؛ دعا دفع کننده بلاهاست؛ دعا رابطه بین معبود و بندگان است». و نظایر آن، که همگی تعریف دعا به خواص و آثار است. تفسیر شریف المیزان آمده است: «دعا آن است که از قلب برخیزد و زبان فطرت آن را طلب کند، نه این که زبان هرطور خواست حرکت کند». یعنی این معنا از دعا را انسان در باطن جان خود می‌شناسد و به طور روشن آن را می‌فهمد. ویژگی مهم این تعریف آن است که شامل دعای تکوینی نیز می‌شود، حال آن که هیچ‌یک از تعریف‌های دیگر چنین جامعیتی ندارند. http://www.ketabnews.com

سوتی یک همشهری در سیمای استان!

حدوداً یک ساعت پیش برنامه ی خیابان یک طرفه با گزارش مصاحبه آقای احمری به عنوان گزارشگر با آقای منیری فر از شبکه استانی همدان پخش شد.در این برنامه طبق اون چیزی که خود برنامه سازان می گویند، مصاحبه گر به صورت تصادفی در یک خیابان انتخاب میشود و سپس وی را مامور تهیه یک گزارش می نمایند.
قبل از هر چیز از ایده پرداز و دست اندرکاران این مصاحبه تشکر میکنم که سراغ جانباز گرانقدر و سرافراز لالجین جناب حاج آقای منیری فر رفته بودند که افتخار لالجین و استان هستند و دوم عرض خسته نباشید دارم خدمت آقای احمری که با در نظرگرفتن ناآشنایی  ایشان به کار، نمایش قابل قبولی از خود ارائه کردند.
در این مصاحبه نکات قابل توجهی نیز به چشم می خورد از آن جمله می توان به پای برهنه وبدون جوراب جناب مصاحبه گر اشاره کرد.ایشان در یکی از لوکیشن های مصاحبه که داخل منزل حاج آقا بود بدون جوراب دیده می شد که احتمالاً ناشی از همان تصادفی بودن انتخاب وی باشد و ازآن جالب تر اینکه جناب تصویربردار هم نامردی نکردند و پشت سرهم تصویر سرتاپای ایشان را در حالی که انگشتان پای جناب احمری در هم گره می خورد، پخش نمودند!چه اشکالی دارد، به هرحال تنوع هم لازم است! http://gomnamtarin.blogfa.com

 

 

مفهوم دعا در المیزان


بسم الله الرحمن الرحیم

http://www.ghadeer.org/qoran/almizan/j2/alm00004.htm

فرق بین دعا و سؤ ال و سخن در معناى عبودیت
و کلمه (دعا) و (دعوت ) به معناى این است که دعا کننده نظر دعا شده را به سوى خود جلب کند، و کلمه (سوال ) به معناى جلب فائده و یا زیادتر کردن آن از ناحیه مسوول است ، تا بعد از توجیه نظر او حاجتش برآورده شود، پس سؤ ال به منزله نتیجه و هدف است براى دعا (مثل اینکه از دور یا نزدیک شخصى را که دارد مى رود صدا مى زنى ، و مى خوانى ، تا روى خود را برگرداند، آن وقت چیزى از او مى پرسى تا به این وسیله حاجتت برآورده شود) پس این معنا که براى سؤ ال شد جامع همه موارد سؤ ال هست ، علمى براى رفع جهل ، و سؤ ال به منظور حساب وسؤ ال به معناى زیادتر کردن خیر مسوول به طرف خود، و سوالهاى دیگر.
مطلب دیگر اینکه ، کلمه (عبودیت ) همانطور که در سابق هم گفتیم به معناى مملوکیت است ، البته نه هر مملوکیت ، بلکه مملوکیت ان سان (پس گوسفند را عبد صاحبش نمى خوانند)،


ترجمه تفسیر المیزان جلد 2 صفحه 43

و عبد عبارت است از انسان و یا هر صاحب عقل و شعور دیگرى که ملک دیگرى باشد، د ر نتیجه عبد وقتى به خدا نسبت داده مى شود نظیر ملک منسوب به او است .
و ملک خداى تعالى با ملک دیگران فرق دارد، فرقى که بین واقعیت و ادعا و بین حقیقت ومجاز است ، براى اینکه خداى تعالى که مالک بندگان خویش است ، ملکش هم طلق است ، و هم محیط به همه نواحى و جوانب بنده است ، بندگان او نه در ذات خود مست قل از اویند، و نه در توابع ذاتشان ، از صفات و افعال و هر چیز دیگرى که منسوب به ایشان است ، از قبیل همسر و اولاد و مال و جاه و غیره ، و جان کلام آنکه آنچه را که ملک یک بنده مى دانیم چون مى بینیم به نحوى از انحا نسبتى به آن بنده دارد، حال چه اینکه این نسبت حقیقى و به طبع باشد، مثل نسبتى که میان او و جان و بدن و گوش و چشم او و عمل و آثار او هست ، و یا نسبت وضعى و اعتبارى باشد مانند نسبتى که میان او و همسر و مال و جاه و حقوق او هست ، این ملک را به اذن خدا مالک شده ، و این نسبت ها به وسیله خدا میان او و مایملکش برقرار گشته ، حال مایم لکش هر چه باشد خداى عز اسمه به او تملیک کرده ، او است که جان بندگان و جسم آنان را به آنان نسبت داده ، و به بنده اش فرمود: جان تو و جسم تو و گوش تو و امثال آن ، و اگر این نسبت را برقرار نمى کرد اصلا بنده اى موجود نمى شد، همچنانکه فرمود: ((قل هو الذى انشاکم و جعل لکم السمع و الابصار و الافئدة و نیز فرموده : ((و خلق کل شى ء فقدره تقدیرا.
پس خداى سبحان میان هر چیزى و خود آن چیز حائل است ، ومیان آن و تمامى مقارنات آن از فرزند و همسر و دوست و مال و جاه و حق او حائل است ، پس خداى تعالى از هر چیزى که فرض شود به مخلوق خود نزدیک تر است ، پس او قریب على الاطلاق است ، همچنانکه خودش فرموده :(( و نحن اقرب الیه منکم و لکن لا تبصرون )) و نیز فرموده :((و نحن اقرب الیه من حبل الورید)) و نیز فرموده :((ان الله یحول بین المرء و قلبه )) و مراد از قلب همان جان آدمى و نفس مدرکه او است .

-------------------

آنچه از آیات مربوطه استفاده مى شود اینست که مطلق عبادات دعا هستند
و نیز مانند آیه شریفه : و(( قال ربکم ادعونى است جب لکم ، ان الذین یستکبرون عن عبادتى سید خلون جهنم داخرین )) چونکه این آیه شریفه ، هم دعوت به دعا مى کند، و هم وعده اجابت مى دهد، و هم علاوه بر این دعا را عبادت مى خواند، و نمى فرماید کسانى که از دعا به درگاه من است کبار مى کنند، بلکه به جاى آن مى فرماید کسانى که از عبادت من است کبار مى کنند. و با این بیان خود تمامى عبادتها را دعا مى خواند، براى اینکه اگر منظور از عبادت ، تنها دعا، که یکى از اقسام عبادت است باشد ترک دعا، است حقاق آتش نمى آورد بلکه منظور ترک مطلق عبادت است که است حقاق آتش مى آورد، پس معلوم مى شود مطلق عبادت ها دعایند (دقت بفرمائید).
با این بیان معناى آیات دیگر هم که مربوط به این باب است روشن مى شود، مانند آیه شریفه :(( فادعواالله مخلصین له الدین )) و آیه و((ادعوه خوفا و طمعا، ان رحمه الله قریب من المحسنین )) و آیه شریفه :(( و یدعوننا رغبا و رهبا، و کانوا لنا خاشعین )) و آیه شریفه :((ادعوا ربکم تضرعا و خفیه ، انه لا یحب المعتدین )) و آیه شریفه :((اذ نادى ربه نداء خفیا (تا جمله ) و لم اکن بدعائک رب شقیا)) و آیه شریفه :((و یستجیب الذین آمنوا و عملوا الصالحات ، و یزیدهم من فضله )).


ترجمه تفسیر المیزان جلد 2 صفحه 48

و آیاتى دیگر که مناسب باب دعا است ، و این آیات ارکان اصلى دعا و آداب دعا کننده را که عمده اش اخلاص در دعا، و مطابقت قلب و زبان ، و بریدگى از اسباب ظاهرى ، و توسل به خداى تعالى است ، بیان مى کند، و آداب دیگرى را هم روایات به آن ملحق کرده ، از قبیل خوف و طمع ، و رغبت و رهبت ، و خشوع و تضرع ، و اصرار، و ذکر، و عمل صالح ، و ایمان ، و ادب حضور، و امثال آن. .

http://old.ido.ir:

. استعمالات لفظ دعا در قرآن کریم

1ـ  عبادت: مهمترین دلیلی که از قرآن کریم برای این معانی ذکر کرده اند آیه شریفه  «و قال ربکم ادعونی استجب لکم ان الذین یستکبرون عن عبادتی سید خلون جهنم داخرین : المیزان ذیل آیه 25 سوره یونس

تعریف دعا در اصطلاح شرع

دعا در اصطلاح شرع معنای عامی دارد دعا به ارتباط خاصی اطلاق می گردد که بین خالق و مخلوق برقرار می شود تا در پرتو آن بنده مولای خویش را بخواند و در درگاه حضرتش اظهار عجز نماید و اینکه خود را نیازمند و خالق هستی را بی نیاز قلمداد کند : : تفسیر المیزان ذیل آیه 25 یونس؛  آیت الله دشتی در کتاب معارف و معاریف ذیل کلمه دعا؛ لسان العرب این معنا را به ابواسحاق نسبت می دهد نقل کلام در تفسیر المیزان : برای صاحب تفسیر المنار مشبه شده که عبادات شرعی دعا نیستند لذا می فرماید« نماز و روزه در اصطلاح شرعی دعا نیست» اما منشا اشتباهخ ایشان این است که گمان کرده دعا به معنای فریاد زدن برای در خواست است( نداءً للطلب» و از معنای شرعی دعا غافل شده است . امات با این توضیح مشخص شد که عبارتی همچون نماز روزه در اصطلاح شرعی دعا  محسوب می شود.

 

بررسی استناد مرحوم طبرسی به صحابه و مفسّران

بررسی استناد مرحوم طبرسی به صحابه و مفسّران با رویکرد قاعده ی علم و علمی در آیات اول سوره ی بقره در مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‏1

1-      ص: 128

1-در باره ی شأن نزول آیه ی : «سَواءٌ عَلَیْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ»:  اختار الشیخ أبو جعفر قدس الله روحه أن یکون على الاختصاص و تجویز کل واحد من الأقوال الآخر و هذا أظهر و أسبق إلى الفهم. اجتهاد ایشان را تأیید کرده که برایش علمی است.

2-      مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‏1، ص: 131

الف:  فی معنى الختم وجوه ...(و ثالثها) أن المراد بذلک أنه تعالى ذمهم بأنها کالمختوم علیها فی أنه لا یدخلها الإیمان و لا یخرج عنها الکفر کقوله صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ و کقول الشاعر

          (أصم عما ساءه سمیع)

 

 و قول الآخر:

         لقد أسمعت لو نادیت حیا             و لکن لا حیاة لمن تنادی‏

 و المعنى أن الکفر تمکن من قلوبهم فصارت کالمختوم علیها و صاروا بمنزلة من لا یفهم و لا یبصر و لا یسمع عن الأصم و أبی مسلم الأصفهانی

بررسی: فقط نقل قول کرده است.

ب: (و رابعها) أن الله وصف من ذمه بهذا الکلام بأن قلبه ضاق عن النظر و الاستدلال فلم ینشرح له فهو خلاف من ذکره فی قوله أَ فَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ فَهُوَ عَلى‏ نُورٍ مِنْ رَبِّهِ و مثل قوله «أَمْ عَلى‏ قُلُوبٍ أَقْفالُها» و قوله «وَ قالُوا قُلُوبُنا غُلْفٌ و قُلُوبُنا فِی أَکِنَّةٍ» و یقوی ذلک أن المطبوع على قلبه وصف بقلة الفهم بما یسمع من أجل الطبع فقال بَلْ طَبَعَ اللَّهُ عَلَیْها بِکُفْرِهِمْ فَلا یُؤْمِنُونَ إِلَّا قَلِیلًا و قال وَ طُبِعَ عَلى‏ قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لا یَفْقَهُونَ و یبین ذلک قوله تعالى «قُلْ أَ رَأَیْتُمْ إِنْ أَخَذَ اللَّهُ سَمْعَکُمْ وَ أَبْصارَکُمْ وَ خَتَمَ عَلى‏ قُلُوبِکُمْ» فعدل الختم على القلوب بأخذه السمع و البصر فدل هذا على أن الختم على القلب هو أن یصیر على وصف لا ینتفع به فیما یحتاج فیه إلیه کما لا ینتفع بالسمع و البصر مع أخذهما و إنما یکون ضیقه بأن لا یتسع لما یحتاج إلیه فیه من النظر و الاستدلال الفاصل بین الحق و الباطل و هذا کما یوصف الجبان بأنه لا قلب له إذا بولغ فی وصفه بالجبن لأن الشجاعة محلها القلب فإذا لم یکن القلب الذی هو محل الشجاعة لو کانت فإن لا تکون الشجاعة أولى قال طرفة:

         فالهبیت لا فؤاد له             و الثبیت قلبه قیمه‏

 و کما وصف الجبان بأنه لا فؤاد له و أنه یراعة و أنه مجوف کذلک وصف من بعد عن قبول الإسلام بعد الدعاء إلیه و إقامة الحجة علیه بأنه مختوم على قلبه و مطبوع علیه و ضیق صدره و قلبه فی کنان و فی غلاف و هذا من کلام الشیخ أبی علی الفارسی

بررسی: فقط نقل قول کرده است.

3-     مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‏1، ص: 136

«فَزادَهُمُ اللَّهُ مَرَضاً» قیل فیه وجوه... (و ثانیها) ما قاله أبو علی الجبائی أنه أراد فی قلوبهم غم بنزول النبی ص المدینة و بتمکنه فیها و ظهور المسلمین و قوتهم فزادهم الله غما بما زاده من التمکین و القوة و أمده به من التأیید و النصرة (و ثالثها) ما قاله السدی إن معناه زادتهم عداوة الله مرضا و هذا فی حذف المضاف مثل قوله تعالى «فَوَیْلٌ لِلْقاسِیَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِکْرِ اللَّهِ» أی من ترک ذکر الله

(و خامسها) ما قاله أبو مسلم الأصفهانی أن ذلک على سبیل الدعاء علیهم کقوله تعالى «ثُمَّ انْصَرَفُوا صَرَفَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ» فکأنه دعاء علیهم بأن یخلیهم الله و ما اختاروه و لا یعطیهم من زیادة التوفیق و الألطاف ما یعطی المؤمنین فیکون خذلانا لهم و هو فی الحقیقة إخبار عن خذلان الله إیاهم و إن خرج فی اللفظ مخرج الدعاء علیه

دلیل و را ه حلّ ازدواج دیر هنگام

بسم الله الرحمن الرحیم

مصطفی شیرینی


1-                        انتظار بالای امروزی نشأت گرفته از            الف:  چشم و هم چشمی

                                                              ب: تک  و کم فرزندی

                                                              ج: راحت طلبی

                                                                                    د: آرزوهای طولانی و تخیّلی

راه حل:

بسیج رسانه هاو ارگان ها و مساجد و دیگر مراکز فرهنگی برای آموزش سبک زندگی اسلامی و کم شدن توقع و تفهیم وجود کاستی و سختی ها در زندگی به طور مثال:

سادگی و بی آلایشی و القای زندگی با جمعیّت و با اولیاء همسر و بدون مشکل در برنامه های تلویزیون

جلوگیری از تبلیغات بازرگانی که اشرافی گری را به دنبال دارند

خانواده در عکس های کتب درسی و غیره و فیلم ها به صورت پر جمعیّت و با کم توقّعی و بی آلایشی نمایش داده شود

تشکیل کلاس توسّط روحانی در مدارس و اداره جات در رابطه با سبک زندگی اسلامی و مشکلات زندگی غربی

ایجاد رشته ی تخصّصی سبک زندگی اسلامی

2-                        استاد اصغر قائمی: گناه باعث می شود که انسان دنبال ازدواج نرود زیرا می تواند خارج از محدودیّت خانواده ارضا شود.

راه حل:

ایجاد تعهّد دینی از کودکی توسّط اولیاء و مربّیان از کودکی

ایجاد مدارس اسلامی(که البتّه در این باره کارهایی شده است مثل مدارس امین، جمعیّت تعاون اسلامی و ...) برای کنترل بهتر با نیروی متعهّد و با تقوا

آموزش مشکلات برنامه های مبتذل ماهواره ای و ... توسط رسانه ها و مربّیان

ایجاد معاد باوری بیشتر در جامعه

باز گویی مشکلات  و عوارض روابط نامشروع

3-                        مشکلات اقتصادی

راه حل:

حمایت دولت به صورت وام و تسهیلات

4-                        بالا رفتن سن وبی میلی جنسی و عاطفه ای

راه حل:

تشویق جوانان به ازدواج زودتر (به فرموده ی آیت الله چوادی آملی بین 20-25 سال)در رسانه ها

5-  «بی‌اعتنایی والدین نسبت به ازدواج»از:  http://www.clip2ni.com

گفتن پیامد های ازدواج دیر برای اولیاء در رسانه و مراکز فرهنگی

 

 

 

سخنان آرامش بخش مقام معظم رهبری

سخنان حکیمانه و بیان قاطع امام خامنه ای(مد ظله العالی) و به دنبال آن اعلان سیاست های اقتصاد مقاومتی، بار دیگر آرامشی توام با تدبیر و امیدی واقعی را موجب گردید و یاس و ناامیدی را متوجه اردوگاه دشمنان و عوامل فتنه در داخل و خارج نمود.

 سخنان آرامش بخش مقام معظم رهبری

به گزارش پارس به نقل از تسنیم، متن یادداشت حجت الاسلام ابوالقاسم علیزاده معاون سیاسی شورای سیاستگذاری ائمه جمعه در یادداشتی با عنوان «مهندسی بیان ، هنر مردان خداست» نوشت:

قدرت بیان و نعمت زبان از مهمترین نعمت های الهی برای انسان است « خلق الانسان ، علّمه البیان » نطق و بیان، ممیزی انسان و ویژگی انحصاری اوست تا جایی که خدای متعال به خاطر خلقت انسان به خود تبریک میگوید: « فتبارک الله احسن الخالقین» چنان که حس شنوایی و بینایی نیز از نعمت های الهی است، بااین تفاوت که قوه بینایی وشنوایی به منزله ی دروازه های ورود اطلاعات و علم و آگاهی، یافته های گوناگونی را از مجرای ذهن وفکر به حوزه عقل و دل وارد میکند و بدینسان آدمی به معرفت و بصیرت دست میابد، در حالی که زبان و بیان وسیله بروز و خروج و انتقال این یافته ها به عالم خارج از عقل و قلب است.حال آنچه مهم است مدیریت این ظرفیت ها و نعمت های الهی است که البته مردان خدا به پشتوانه ی حکمت واعطای نورانیت حقیقت علم ،« العلم نور یقذفه الله فی قلب من یشاء» خود را مدیریت می نمایند و لذا کلامشان چون برگرفته از کلام وحی است نافذ ونافع و روشنایی بخش افکار و اندیشه ها ودل ها است.
در این خصوص از انبیا و اولیای الهی که بگذریم، عالمان وارسته و مردان مرد عرصه عرفان وادب و اخلاص و عمل، از این قبیل اند.کافی است نیم نگاهی به کلمات وسخنان یادگار مانده از امام راحل(رض) داشته باشیم تا راز نافذیت آن را در عمق جان ها به خوبی بیابیم،وکافی است فرمایشات خلف صالح او امام خامنه ای (مد ظله العالی) را مورد مداقه و مطالعه قرار دهیم تا اهمیت و ارزش کلام مردان الهی درهدایت افکار و اندیشه ها و انسجام بخشی به توده ها و نیز یکپارچه سازی خواستگاه دل های سالم و پاک، بیشتر عیان گردد. کلامی که به حق عِدل و مثلی برای آن سراغ نداریم بویژه آنگاه که بسان نوا و صدایی ناصحانه و هشدار گونه از جایگاه امامت امت و یا سکّوی دیدبانی جهان اسلام، با اشراف و اخلاص کامل،گوش های تشنه معنویت و عدالت وحریت را به سوی حق فرا می خواند.چه آنکه امامت و ولایت شأنیتی است که تأییدات الهی و هدایت های اولیای خدا را پشتوانه کلام و بیان رهبران صالح وشایسته امت اسلام قرار می دهد و لذا وقتی مطابق با شرایط زمان لب به سخن می گشایند، بلا درنگ نسیم دل انگیز و آرامش بخشی را متوجه افکار و اندیشه های مشوش نموده و انبانی از نگرانی ها و دلهره هارا از بین میبرد.

چه بسیار بُن بست هایی که در سال های پس از پیروزی انقلاب اسلامی و دوران هجمه ها و تحریم ها و تهدید ها و فتنه ها، با یک اشاره رهبری عزیز و حکیم انقلاب شکسته شد و این خود بهترین گواه بر عظمت و نافذیت مقام ولایت اسلامی است که درعصر انتظار وغیبت ، به برکت انقلاب روح الله(رض) تحت عنوان تئوری و مُدل ناب ولایت مطلقه فقیه مطرح می باشد.
دراین راستا سخنان اخیر رهبر عزیز انقلاب درجمع مردمانی از سنخ جهاد و مقاومت ، از دیار آذربایجان شرقی ،گویای این حقیقت روشن است.درست درمقطع حساسی که از طرفی،دشمنان قسم خورده ملت ایران با به رخ کشیدن گزینه های روی میزشان، چنگ و دندان نشان داده وبا بی انصافی وبی صداقتی درجریان مذاکرات هسته ای، با طرح موضوعاتی خارج از توافقنامه ژنو، توهین و اهانت به ملت سربلند و متمدن ایران را به اوج خود رساندند و نیز هنگامی که حکام منفعل و مرتجع عرب به ویژه عربستان سعودی ، بادامن زدن به نزاع ها و اختلاف های قومی و مذهبی ، بر طبل خوش خدمتی به استکبار و صهیونیزم بین الملل میکوبند و جریان های انحرافی تکفیری را بستری برای رشد تروریسم قرار داده اند ودرزمانی که تحولات سیاسی داخلی که به بهانه فضای به اصطلاح اعتدالی به وجود آمده پس از انتخابات 24 خرداد، نگرانی های جدی دربین دلسوزان و دوستداران واقعی انقلاب به وجود آورده است، به ناگاه سخنان حکیمانه و بیان قاطع و کلمات هوشمندانه امام خامنه ای(مد ظله العالی) و به دنبال آن اعلان سیاست های اقتصاد مقاومتی، بار دیگر آرامشی توام با تدبیر و امیدی واقعی را موجب گردید و یاس و ناامیدی را متوجه اردوگاه دشمنان و بدخواهان و عوامل فتنه در داخل و خارج نمود.

از طرح پیام استقامت و وحدت راهپیمایی 22 بهمن امسال گرفته تا تنظیم و هدایت نگاه دولت مردان و آحاد مردم شریف ایران به ظرفیت های داخلی و نوید ابلاغ سیاستهای اقتصاد مقاومتی و نگاه به داشته ها و سرمایه های درون کشور تا تاکید بر عدم اعتماد به سران استکبار بویژه آمریکا در عرصه های دیپلماتیک و بویژه مذاکرات هسته ای و بالاخره نهادینه سازی حمایت حکیمانه از دولتمردان و فرهنگ سازی نقد منصفانه و مشفقانه، و البته پاسداری و صیانت از ارزشهای انقلاب اسلامی و پافشاری بر حقوق مسلم ملت ایران و..... بحق مهندسی بیان، هنر مردان خداست که بفضل الهی دوست و دشمن را مات و حیران و انگشت به دهان قرار می دهد .

منبع: http://www.parsnews.com